اميدواري مقدس
داستان فيلم
داستان فيلم درباره زن و شوهري است که در سال 1367 در يک بيمارستان صحرايي در جبهه جنوب در حال مداواي مجروحان جنگياند که اعلام ميشود ايران قطعنامه 598 مربوط به آتش بس را پذيرفته است. اميرعلي و همسرش به دليل سالها کار در آنجا، به حال و هواي جبهه وابستگي شديدي پيدا کردهاند. هنگامي که رزمندگان، دکترها و بسيجيها مشغول شادماني هستند، خبر ميرسد که دشمن هنوز در حال حمله است. عراقيها به اين بيمارستان حمله ميکنند و دکتر اميرعلي (حميد فرخنژاد) و همسرش ليلا (هنگامه قاضياني)، حماسه ميآفرينند و با فداکاري از مجروحان پرستاري ميکنند و در همين حال، تعدادي از دکترها و پرستارها شهيد ميشوند. اميرعلي کور ميشود و ليلا نيز تير مي¬خورد و در پايان، اين بيمارستان توسط رزمندگان اسلام فتح ميشود.
بررسي فيلم
روزهاي زندگي، فيلمي به کارگرداني پرويز شيخطادي و تهيهکنندگي سعيد سعدي، محصول سال ۱۳۹۰ و در ژانر دفاع مقدس ميباشد.
ژانر دفاع مقدس در سينماي امروز، بسيار مظلوم واقع شده است و کمتر فيلمسازي به خاطر سختيهاي اين ژانر، به سراغ آن ميرود و در نتيجه، حضور آن در سينماي کنوني، اندک است؛ البته امسال در جشنواره سيام، فيلمهاي خوبي چون روزهاي زندگي، قلادههاي طلا و ملکه، به نمايش در آمدهاند و اميدواريم اين رويکرد، بيشتر تبلور پيدا کند؛ زيرا جامعه، سخت محتاج آرمانهاي دفاع مقدس است؛ چون هم يادآوري آرمانهاست و هم آموزش ارزشها و اگر اين موضوع خوب پرداخت شود، به خوبي در دل و جان مخاطب قرار ميگيرد و نتايج آن به خوبي نمايان ميشود.
ژانر دفاع، داراي محاسن ويژهاي، مانند وجود ارکان دروني اختصاصي درون اجتماعي است که ويژه ما ايرانيان است که و پوست و گوشت و روح و روان ما قابليت ارتباط و اثرگذاري دارد. بنابراين، در اين ژانر، هنرمند نياز به مقدمه ندارد و سريع ميتواند خود و مخاطب را به موضوع مورد نظر برساند و آماده نتيجه گيري کند.
سعدي، تهيه کننده فيلم روزهاي زندگي گفته است:
توليد فيلم سينمايي در ژانر دفاع مقدس، خيلي سخت است و حمايت کنندهاي ندارد. وي که انسان را تشويق به ورود به اين ژانر ميکنند، عوامل را در گرداب مياندازند و در ادامه، کسي نيست که کمک کند؛ تا دست اندرکاران بتوانند بيرون آيند. فيلم دفاع مقدس، اين سختي را دارد و به همين خاطر، هنرمندان مايل نيستند وارد اين حوزه شوند.
شايد اين جمله تهيه کننده، خطاب به مسئولان مربوط، مانند وزارت ارشاد، سازمان تبليغات، سپاه پاسدارن و ارتش جمهوري اسلامي و ساير نهادهاي متولي امور جنگ باشد؛ تا آنها بيشتر به اين ژانر فاخر اهميت بدهند.
هنرمند شجاع
بايد از شيخ طادي کارگردان روزهاي زندگي، قدرداني کرد که دليرانه وارد اين عرصه شده است و سربلند و پيروز، بيرون آمده است. اين هنرمندان؛ بايد تشويق شوند؛ تا انگيزه پيدا کنند که بيشتر در اين ژانرها کار کنند.
محور اصلي فيلم، پزشکان و پرستاران حاضر در دفاع مقدس است. در روزهاي زندگي، هنگامه قاضياني در نقش پرستار، بسيار خوب بازي کرده و بسيار به واقعيت نزديک است و ايثارگري بانوان را در جنگ، به خوبي نشان داده و فداکاري وي نمايان است؛ مثلاً در جايي که بدن مجروحان عفونت کرده، در بيمارستان، دچار عارضههاي سختي ميشوند، دکتران و پرستاران با از خودگذشتگي مثال زدني، ايثار را نيز شرمنده ميکنند.
ممکن است سوال شود که آيا درگيري با عراقيها بعد از اعلام قطعنامه نيز وجود داشته است که بايد گفت: در بعضي از نقاط، ما شاهد هجوم عراقيها بودهايم؛ اما به طور کلي، کارگردان اظهار کرده که داستان اين فيلم بر اساس واقعيت نبوده، بلکه از واقعيت، الهام گرفته است و اين نکتهاي مهم، براي کساني است که سعي دارند در حوزه دين و ارزشها، فعاليت هنري داشته باشند.
يک اثر هنري مانند فيلم، در صورتي مفيد خواهد بود که نکات مثبت و منفي آن حادثه و واقعه در کنار هم قرار داده شده، کارگردان، مخاطب را به اين رشد و بلوغ برساند که ميتوان حتي با وجود سختيها و تاريکيها، از روشنايي موجود، کمک گرفت و از تاريکيها به سمت روشنايي رفت و اين نکته، تمام هنر يک هنرمند و همان عملکرد درست سينماست.
شيخطادي معتقد است که حوزه سينما، حوزه و سلاح ديني است و اين سلاح را بايد به نفع اجتماع به کار برد. وي ميگويد: چون در سينما همه به يک نقطه توجه ميکنند و متمرکز ميشوند و به آن اهميت ميدهند، به همين خاطر، سينما و پرده سينما، جايگاه مقدسي است و بايد اين مکان مقدس را به نفع ارزشها، حفظ و محافظت کرد و در حوزه دفاع مقدس، بايد در شأن مردم با لياقت کار کرد. فيلم بسيار دقيق، فيلمي است که مطابق با نظام فرهنگي و اجتماعي ساخته شده باشد. او از فيلم شکارچي شنبه، به عنوان موشکي ياد ميکند که قرار است براي غرب ارسال شود که اين امر محقق نشد. روش عرضه و تقاضا، براي غرب است؛ اما ما نميتوانيم با مخاطبان پيش برويم؛ يعني هر چه ايشان بخواهند و طلب کنند، ساخته شود؛ زيرا هنرمند هميشه بايد يک قدم جلوتر از مخاطب خويش حرکت کند. مخاطبان خاص ما بالا آمدهاند و بايد اين حوزه را بالا کشيد.
ژانر دفاع مقدس از لحاظ ساختاري، ژانر سختي است و احتياج به مداومت و خلوص خاصي دارد. او که خود مدتها با حاتميکيا کار کرده، معتقد است که بايد عارفانه و عاشقانه در سينما کار کرد؛ تا منتظر نتايج خوبي از آن بود.
جايگاه فيلمساز، جايگاه خوبي است. کار هنري بد، اثر بسيار بدي در جامعه ميگذارد؛ اما اگر کار خوب بسازيد، خيلي از مشکلات حل ميشوند. وي از فيلم سينه سرخ خود ياد ميکند که وقتي در جشنواره اي در آلمان اکران شد، نماينده مسحيان ارتدکس و کاتوليکها، بسيار از آن فيلم خوششان آمد و اظهار تشکر و قدرداني کردند.
نکات
در بعضي از پلانها، طنز هم در فيلم به کار رفته است و بيننده در اوج هيجان و سختي کار، لبخند مي زند و اين امر، نشان از آن دارد که جنگ علاوه بر سختيها و مشقاتش، شيرينيهاي خاص خود را نيز دارد.
درباره فيلمنامه، اين سؤال پيش ميآيد که چرا پيرمرد بسيجي خودش ابتدا سعي نکرد آب بياورد؛ تا زن پرستار نخواهد براي تهيه دارو و آب، به بيرون از پناهگاه برود؛ زيرا به صورت منطقي، اگر پيرمرد دچار مشکل ميشد، اين همه سختي و کشته به بار نمي آمد.
در فيلم، از بحث پزشکي، خوب استفاده شده است. کارگردان گفته است که به اندازه خرج يک فيلم، خرج مسائل پزشکي و مشاوران پزشکي شده است که اين موضوع از استخوان بندي خوب فيلم خبر ميدهد. اي کاش ديگر فيلمهاي ما نيز از نظر فيلمنامه، داراي چنين پشتوانه قوياي بودند.
فيلمنامه اين فيلم، شعاري نيست و حتي کشته شدن دکتر و پرستار دوم نيز به موقع و به صورت واقعي از کار در آمده است.
در فيلم نشانهاي از فريادهاي الله اکبر و يا حسين وجود ندارد؛ در حالي که اين نواها در جبههها موج ميزد؛ مانند زماني که دکتر به گمان اين که عراقيها ميخواهند ديوار را خراب کنند، رو به ديوار ميايستد و شهادتين را ميگويد.
کارگردان در جايي گفته است که چون به اين نوع نمادها و نشانهها، مانند چفيه يا سربندها يا نواهاي الله اکبر و يا حسين و يا زهرا و... زياد پرداخته شده و باعث دل زدگي مخاطب شده، به آنها پرداخته نشده است؛ در حالي که کارگردان محترم بايد بداند که اگر در بعضي فيلمها از اين نماد، نابهجا و نادرست استفاده شده، دليل بر آن نيست که در بقيه اثرها اين نمادها حذف شوند؛ بلکه بايد به آن سرو سامان داد و در جاي خود از آنها استفاده کرد.
جوايز فيلم در سيامين دوره جشنواره فيلم فجر
1. ديپلم افتخار بهترين فيلم (سعيد سعدي).
2. سيمرغ بلورين بهترين کارگرداني (پرويز شيخ طادي).
3. سيمرغ بلورين بهترين بازيگر زن (هنگامه قاضياني).
4. سيمرغ بلورين بهترين فيلمبرداري (امير کريمي).
5. سيمرغ بلورين بهترين جلوههاي ويژه ميداني (محسن روزبهاني).
6. سيمرغ بلورين بهترين چهره پردازي (عباس صالحي).
7. ديپلم افتخار بهترين صداگذاري (فرامرز ابوالصدق).
سيد غلامحسن خاکزاد شاهاندشتي
- بازدید: 1453 مرتبه
دیدگاه ها
ارسال ديدگاه جديد
(لطفا از درج سوال در ديدگاه ها خودداري فرماييد براي طرح سوالات خود به اين آدرس مراجعه فرماييد)